اختلال شخصیت خودشیفته + علائم و درمان خودشیفتگی (تایید شده توسط پزشک)

اختلال شخصیت خودشیفته
اشتراک گذاری 2 نظر

یکی از پیچیده‌ترین و بحث‌برانگیزترین اختلالات روانی اختلال شخصیت خودشیفته است که می‌تواند تأثیر عمیقی بر زندگی فرد و اطرافیان او بگذارد. این اختلال با ویژگی‌هایی مانند نیاز بیش از حد به تحسین، ناتوانی در همدلی و عزت نفس شکننده همراه است. تشخیص و درمان به‌موقع شخصیت خودشیفته، از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که می‌تواند روابط عاطفی، اجتماعی و حتی حرفه‌ای فرد را بهبود بخشد. در این مقاله دکتردکتر به بررسی علائم، دلایل و روش‌های درمان خودشیفتگی پرداخته و به شما کمک می‌کنیم تا درک بهتری از این اختلال داشته باشید.

محتوای علمی این مقاله، توسط دکتر هدی حدادی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده مورد بررسی و تایید قرار گرفته است.

در انتها نظرات و سوالات خود را در بخش نظرات بنویسید تا پزشک پاسخ دهد.

آنچه در این مقاله خواهید خواند نمایش بیشتر

خودشیفتگی چیست؟

اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک وضعیت سلامت روانی در دسته مشکلات اختلال شخصیت است که باعث می‌شود فرد برای تحسین و عزت نفس به دیگران تکیه کند. این حس نیاز به تایید می‌تواند منجر به تعاملات مضر، از جمله رفتار جلب توجه یا روابط سطحی بر اساس منافع شخصی شود. معادل کلمه اختلال خودشیفته در انگلیسی «نارسیسیت» است.

شخصیت خودشیفته در زنان و مردان

علائم اختلال شخصیت خودشیفته

به طور کلی، افراد مبتلا به NDP ((Narcissistic Personality Disorder یا مبتلا اختلال شخصیت خودشیفتگی فکر می‌کنند که بهتر از دیگران هستند. خودشیفتگی همچنین ممکن است منجر به خشونت در زنان و مردان شود. پرخاشگری یا خشونت در افراد نارسیست به دلیل حساسیت این افراد به انتقاد است.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی در برابر تغییر رفتار خود بسیار مقاوم هستند، حتی زمانی که برای آن‌ها ایجاد مشکل کند. تمایل آن‌ها این است که تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. علاوه بر این، آن‌ها به شدت حساس هستند و حتی به کوچکترین انتقادات، اختلاف نظرها به عنوان حملات شخصی تلقی می‌شوند، واکنش بدی نشان می‌دهند.

با این حال با اطلاعات بیشتر در مورد اختلال شخصیت خودشیفته، می‌توانید افراد خودشیفته را در زندگی خود شناسایی کنید، از خود در برابر بازی‌های روانی آن‌ها محافظت کنید و مرزهای سالم‌تری ایجاد کنید. در ادامه به علائم و نشانه‌های این اختلال پرداخته‌ایم:

احساس خود بزرگ بینی

بزرگ‌بینی یکی از ویژگی‌های بارز خودشیفتگی است. بزرگ نمایی بیش از تکبر یا غرور، حس برتری غیرواقعی است. افراد خودشیفته معتقدند که منحصر به فرد یا «خاص» هستند و فقط توسط افراد خاص قابل درک هستند. علاوه بر این، آن‌ها معتقدند در هر زمینه‌ای که متوسط یا معمولی هستند، بسیار خوب عمل می‌کنند. آن‌ها فقط می‌خواهند با افراد، مکان‌ها در موقعیت بالا ارتباط برقرار کنند.

مشاوره آنلاین و تلفنی دکتر روانشناسی

اغراق در مورد دستاوردها

خودشیفته‌ها همچنین بر این باورند که از همه بهتر هستند. انتظار دارند که به رسمیت شناخته شوند، حتی زمانی که هیچ‌کاری برای کسب آن انجام نداده‌اند. آن‌ها اغلب در مورد دستاوردها و استعدادهای خود اغراق می‌کنند یا دروغ می‌گویند. هنگامی که در مورد کار یا روابطشان صحبت می‌کنند، تنها چیزی که می‌شنوید این است که چقدر به دیگران کمک می‌کنند، چقدر عالی هستند و دیگران چقدر خوش شانس بوده‌اند که با آنها در ارتباط هستند.  آن‌ها از نظر خودشان ستاره بلامنازع و بقیه افراد در بهترین حالت بازیکن ساده هستند.

زندگی در دنیایی خیالی که از توهمات عظیم

در دنیای واقعی کسی از دیدگاه بزرگی که افراد خودشیفته نسبت به خود دارند، پشتیبانی نمی‌کند. از این رو افراد خودشیفته در دنیایی خیالی زندگی می‌کنند که توسط تحریف، خودفریبی و تفکر اشتباه شکل گرفته است. آن‌ها فانتزی‌های خود ستایشگر درباره موفقیت نامحدود، قدرت، درخشش، جذابیت و عشق ایده‌آل را در ذهن دارند که باعث می‌شود احساس کنند خاص هستند. این تخیلات باعث می‌شود که از احساس پوچی و شرم‌درونی رهایی یابند. هرچیزی که منجر به ترکیدن حباب فانتزی ذهنشان شود با حالت تدافعی شدید یا حتی خشم مواجه می‌شود. بنابراین اطرافیان فرد خودشیفته یاد می‌گیرند که با دقت در اطراف او با انکار واقعیت قدم بردارند.

نیاز به تشویق و تحسین مداوم دارد

تعریف و تمجید گاه‌وبیگاه از افراد خودشیفته کافی نیست. آن‌ها به غذای دائمی برای برای نفس کشیدن خود نیاز دارند. بنابراین اطراف خود را با افرادی پر می‌کنند که مایلند به ولع آن‌ها برای تایید شدن پاسخ دهند. این روابط معمولا یک طرفه است. یعنی به این صورت که فقط فرد تحسین کننده است که فرد خودشیفته را تحسین می‌کند و فرد نارسیسیم در مقابل از این تایید لذت می‌برد.

احساس حقانیت

از آنجایی که افراد نارسیسیت خود را خاص می‌دانند، انتظار رفتار مطلوب دارند. آن‌ها معتقدند که هرچه می‌خواهند باید به دست آورند. معمولا از اطرافیان خود انتظار دارند که همیشه به درخواست‌های آن‌ها عمل کنند. اگر نتوانید همه نیازهای فرد نارسیسیم را برآورده کنید از نظر آن‌ها بی‌فایده هستید. اگر می‌خواهید در برابر خواسته آن‌ها مخالفت کنید، بهتر است خود را برای خشم و پرخاشگری آماده کنید.

عدم توانایی همدلی با دیگران

خودشیفته‌ها هرگز توانایی همذات‌پنداری با دیگران را ندارند. آن‌ها نمی‌توانند خود را به جای دیگران قرار دهند و به عبارتی فاقد حس همدلی با دیگران هستند. از جهت دیگر  آن‌ها افراد را اشیایی در نظر می‌گیرند تا خواسته آن‌ها را برآورده کنند. در نتیجه، آن‌ها فقط به اهداف و نیازهای خود فکر می‌کنند و دیگران را نادیده می‌گیرند. این نوع رفتار عدم همدلی در اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز وجود دارد.

تحقیر دیگران

مکانیسم دفاعی افراد مبتلا به اختلال نارسیسیم تحقیر است. آن‌ها زمانی که با فردی روبرو شوند که همسطح آن‌هاست یا اعتماد به نفس دارد و محبوب دیگران است، احساس خطر می‌کنند. افراد نارسیسم برای خنثی کردن تهدید و اعتماد به نفس فرو ریخته خود، دیگران را با تحقیر کردن سرکوب می‌کنند. این افراد تحقیر را در در نقش طرد کننده انجام می‌دهند. فقط برای اینکه نشان دهند فرد مقابل برای آن‌ها فاقد اهمیت است. یا ممکن است با توهین، بدگویی، قلدری و تهدید به شخص حمله کنند.

علائم و نشانه ها اختلال شخصیت خودشیفته

انواع اختلال شخصیت خودشیفته؛ آشکار-پنهان

خودشیفتگی انواع مختلفی دارد. خودشیفتگی آشکار و پنهان دو نوع از انواع اختلال شخصیت خود شیفته است. تفاوت خودشیفتگی آشکار و پنهان در نوع ابراز احساسات است. خود شیفته آشکار ممکن است به عنوان خودشیفته برونگرا یا فردی که به صورت ظاهری و مستقیم رفتارهای خودشیفته را نشان می‌دهد در نظر گرفته شود.

افراد مبتلا به خودشیفتگی آشکار می‌توانند پر سر و صدا، مرکز توجه، سرگرم کننده، برون‌گرا، سخاوتمند، کاریزماتیک باشند. در عوض، افراد مبتلا به خودشیفتگی پنهان از احساس بی‌کفایتی رنج می‌برند. اغلب خجالتی و گوشه‌گیر هستند و تمایل دارند خود را پایین بیاورند. خودشیفتگان پنهان به دنبال توجه و تایید هستند، زیرا فاقد احساسات پایدار در خود، عزت نفس و اعتماد به نفس سالم هستند.

دلیل ایجاد شخصیت خودشیفته

اینکه دقیقا چه چیزی باعث اختلال شخصیت خود شیفته می‌شود به طور کامل درک نشده است. احتمالا علت این اختلال ترکیبی از عواملی است که به طور کلی بر سلامت روان تاثیر می‌گذارد. این عوامل شامل:

  •  ژنتیک (سابقه خانوادگی)
  • آسیب‌های اولیه دوران کودکی (آزار کلامی، فیزیکی یا جنسی)
  • روابط اولیه با والدین، دوستان و اقوام

تحقیقات نشان می‌دهد خودشیفتگی در  میان برخی از تیپ‌های شخصیتی شایع‌تر است. خلق و خوی ذاتی افراد ممکن است عاملی در استعداد ابتلای او به خودشیفتگی باشد. علاوه بر این، برخی از مطالعات نشان می‌دهد که حساسیت بیش از اندازه کودک به بافت‌ها، سروصدا یا نور در میان افرادی که به خودشیفتگی مبتلا می‌شوند، رایج است.

عوارض و مشکلات ابتلا به شخصیت خودشیفته

افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی بدون درمان در حفظ روابط مثبت در محل کار و خانه دچار مشکل هستند. همچنین ممکن است در برابر سوءمصرف مواد مخدر و الکل برای مقابله با احساسات دشوار آسیب پذیرتر از دیگران باشند. همچنین احساس تنهایی، نداشتن مدیریت هیجان و تسلط بر رفتار می‌تواند منجر به افسردگی عمیق و افکار خودکشی در فرد خودشیفته شود.

شخصیت خودشیفته در زنان و مردان

7.7 درصد از مردان در طول زندگی خود به نارسیسیم مبتلا می‌شوند، در مقابل تنها 4.8 درصد از زنان، به این معنی که خودشیفتگی در مردان بسیار شایع تر از زنان است.

برخی تحقیقات نشان می‌دهد که خودشیفتگی پنهان در زنان و خودشیفتگی آشکار در مردان شایع‌تر است. این تفاوت در شیوع خودشیفتگی پنهان در زنان و خودشیفتگی آشکار در مردان و اختلال شخصیت مرزی می‌تواند به دلیل نقش سنت‌ها و تفاوت جنسیتی تعریف شده در جامعه باشد.

میزان شیوع در مردان و زنان

اختلال شخصیت خودشیفته یکی از 10 اختلال فهرست شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-5) است. تخمین زده می‌شود که اختلال شخصیت خودشیفته دومین اختلال شخصیت شایع است که حدود 6.2 از جمعیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از علائم مشترک این اختلال با اختلال شخصیت ضداجتماعی، هیستریونیک و مرزی می‌توان به نامنظم بودن، هیجانی یا نمایشی به نظر رسیدن اشاره کرد.

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته

برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته، فرد نیاز به ارزیابی روانشناختی دارد. یک روانشناس بالینی یا روانپزشک می‌تواند علائم فرد را ارزیابی کرده و تشخیص دهد آیا فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی است یا خیر؟ و شدت این اختلال در شخص چقدر است. آن‌ها اغلب از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در طول فرایند تشخیص استفاده می‌کنند.

طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اگر حداقل 5 مورد از ویژگی‌های زیر در فردی وجود داشته باشد، ممکن است به اختلال شخصیت خودشیفته دچار باشد:

  • احساس خود بزرگ‌بینی نسبت به خود داشته باشد.
  • در مورد اینکه نسبت به دیگر افراد موفق‌تر، قدرتمندتر، زیباتر و ثروتمند است؛ نسبت به دیگران خیال‌پردازی کند.
  • فکر کند فرد خاصی است و فقط می‌خواهد با افراد خاص و برتر در ارتباط باشد.
  •  به تحسین و توجه بیش از حد معمول دیگران نیازمند است.
  • نسبت به تغییر آسیب‌پذیر است و با استرس فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند.
  • احساس می‌کند در تمامی زمینه‌ها حق با او است.
  • از دیگران سو استفاده می‌کنند.
  • نسبت به دیگران حس همدلی ندارد.
  • نسبت به دیگران حسادت می‌کند و فکر می‌کند دیگران نسبت به او حسادت می‌کنند.
  • اگر احساس کند که در موقعیتی شکست می‌خورد، اصلا وارد آن نمی‌شود.
  • مدام به دنبال کمال‌ گرایی‌ است و برای همین خلق‌وخویش ثباتی ندارد.
  • مغرور و متکبرانه رفتار می‌کند.
  • دارای اختلال شخصیت نمایشی است.

انواع اختلال شخصیت خودشیفته / آشکار-پنهان

درمان اختلال شخصیت شیفته

توجه به این نکته ضروری است که افراد مبتلا به این اختلال به ندرت به دنبال درمان خودشیفتگی هستند. افراد اغلب درمان را با اصرار اعضای خانواده یا درمان علائم ناشی از این اختلال مانند افسردگی شروع می‌کنند. درمان می‌تواند به ویژه برای افراد مبتلا به نارسیسیت چالش برانگیز باشد، زیرا افراد مبتلا اغلب تمایلی به تصدیق این اختلال ندارند.

درمان‌هایی وجود دارد که می‌تواند به افراد کمک کند تا بینش بیشتری در مورد رفتارهای خود به دست آورند، احساس منسجم‌تری از خود ایجاد کنند و رفتارهای خود را بهتر مدیریت کنند. روان درمانی روان پویشی فردی می‌تواند به طور موثر برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته استفاده شود، اگرچه این فرآیند می تواند به طور بالقوه دشوار و طولانی باشد.

درمان شناختی رفتاری (CBT) اغلب برای کمک به افراد در تغییر الگوهای افکار و رفتار مخرب مؤثر است. هدف درمان تغییر افکار تحریف شده و ایجاد تصویر واقعی‌تر از خود است. هیچ دارویی وجود ندارد که به طور خاص برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته استفاده شود. اما اگر فرد دارای علائم افسردگی و اضطراب باشد؛ داروهایی مثل داروهای ضدافسردگی، ضد اضطراب، تثبیت کننده خلق و خو و روانپریشی بسته علائم می‌تواند توسط روانپزشک برای فرد تجویز شود.

این داروها عبارتند از:

  • داروهای ضد افسردگی؛ این داروهای افسردگی به درمان کمک می‌کنند. روانپزشکان معمولاً مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) را تجویز می‌کنند. این دسته از داروها عوارض جانبی کمتری نسبت به سایر داروهای ضد افسردگی دارند. داروهای SSRI شامل فلوکستین، سرترالین و پاروکستین است.
  • تثبیت کننده‌های خلق و خو؛ برای کاهش نوسانات خلقی، پزشک ممکن است داروی تثبیت کننده خلق مانند لیتیوم را تجویز کند.
  •  داروهای ضد روان پریشی؛ این نوع دارو می‌تواند به علائم افسردگی و اضطراب کمک کند. آریپیپرازول و ریسپریدون دو نوع داروی ضد روان پریشی هستند.

نکته! تمامی داروهای نام برده شده باید توسط روانپزشک با دوز مناسب تجویز شوند. استفاده بدون نسخه از این داروها بدون نسخه پزشک و مصرف خودسرانه آن عواقب جبران ناپذیری برای فرد ایجاد می‌کند.

چه زمانی و به چه دکتری مراجعه کنیم؟

یک متخصص سلامت روان مانند دکتر روانشناس یا روانپزشک (روان درمانگر) می‌تواند تشخیص دهد که آیا علائم کلیدی نارسیسیسم در شخصی وجود دارد یا خیر. روان درمانگر به مراجع پرسشنامه می‌دهد و سپس با او صحبت می‌کند. برای آشنایی بیشتر با کارهایی که روانشناس می‌کند بهتر است مقاله دکتر روانشناس کیست را در مجله دکتردکتر بخوانید.

روان درمانگر ممکن است تست‌های شخصیتی به شما بدهد تا ببیند آیا ویژگی‌های خودشیفتگی دارید یا خیر. روان‌درمانگر نیز هرگونه بیماری روانی دیگر را باید شناسایی و رد ‌کند. تست‌ها سوالاتی هستند که مراجع باید صادقانه به آن‌ها پاسخ دهد. پرسشنامه‌ها به روان درمانگر بینش بهتری در مورد نحوه فکر و احساس مراجع می‌دهند.

این پرسشنامه‌ها شامل:

  •     پرسشنامه تشخیص شخصیت-4 (PDQ-4).
  •     فهرست بالینی چند محوری Millon III (MCMI-III).
  •     آزمون بین المللی اختلال شخصیت (IPDE).

روان درمانی طولانی مدت، درمان اولیه برای درمان خودشیفتگی است. روان درمانی به فرد  کمک می‌کند تا بینش بیشتری نسبت به مشکلات خود به دست آورد. تمرکز در درمان بر الگوهای بلندمدت تفکر، احساس، رفتار و تعامل با دیگران خواهد بود. روانشناس به فرد مبتلا آموزش می‌دهد که:

  •     با دیگران به شیوه ای مثبت و مفید ارتباط برقرار کند.
  •     عزت نفس سالم را توسعه دهد.
  •     از دیگران انتظارات واقع بینانه‌تری داشته باشد.

زندگی با افراد خودشیفته؛ روابط عاطفی و اجتماعی

اگر شریک عاشقانه، عضو خانواده یا رئیس شما دارای اختلال  خودشیفتگی باشند، می‌توانند زندگی شما را چالش برانگیز کنند. از آنجایی که آن‌ها خودشان را در اولویت قرار می‌دهند، ممکن است احساس حقارت کنید و سلامت روانی شما آسیب ببیند. راهبردهای مقابله‌ای شامل تعیین مرزهای شخصی و دور شدن آرام در صورت نقض مرزها است. در قسمت بعدی مفصل به  موضوع برخورد با افراد نارسیسیم پرداخته‌ایم.

با این حال، انجام این کار همیشه آسان نیست. اینکه همسرتان را خودشیفته خطاب کنید نیز کمکی به بهبود رابطه شما نخواهد کرد. در عوض، باید روی آرامش خود تمرکز کنید و تصمیم بگیرید با کمک از فرد متخصص رابطه خود را بهبود ببخشید.

نحوه برخورد با افراد دارای شخصیت خودشیفته

برخورد با فردی که رفتارهای خودشیفته یا اختلال شخصیت خودشیفته دارد می‌تواند چالش برانگیز باشد. چه یک همکار، دوست، همسر، والدین یا فرزند باشد، اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است مانع ایجاد یک رابطه سالم شود. در این بخش چند راه برای ایجاد ارتباط پویاتر با افراد نارسیست را بیان می‌کنیم:

تعیین مرزهای شفاف

از آنجایی که افراد نارسیست دارای مرزبندی صحیحی در روابطشان نیستند، ممکن است لازم باشد مرزهای خود را تقویت کنید. داشتن مرزهای سالم شامل تعیین محدودیت‌ها و انتظارات واقع‌بینانه در رابطه با مشارکت و فعالیت است. برای مثال: ممکن است برای رفاه خود تصمیم بگیرید که باید فضای بیشتری بین خود و این شخص قرار دهید.

پرهیز از بهانه‌جویی

اگر از نظر عاطفی به شخص مبتلا به نارسیست نزدیک هستید، ممکن است دشوار باشد که بخواهید از شخص و اعمالش دفاع کنید. در حالی که بیماری روانی هرگز یک انتخاب نیست، اما رفتار اشتباه را توجیه نمی‌کند.

سعی نکنید رفتار آن‌ها را اصلاح کنید

شما نمی‌توانید فردی که دارای اختلال شخصیت خودشیفته است را اصلاح کنید. تلاش برای تغییر چیزی که نمی‌توانید، فاجعه است. تنها فردی که رفتارهای خودشیفته دارد، باید خودش برای تغییر اقدام کند.

حمایت دریافت کنید

هرچه به یک فرد خودشیفته نزدیک‌تر باشید، دیدن چیزها آن‌طور که واقعا هستند دشوار می‌شود. اطراف خود را با افراد سالم پر کنید و از ارتباط با فرد نارسیست دارد تا حد امکان اجتناب کنید.

درباره اختلالات شخصیت مطالعه کنید

رسانه‌ها تمایل دارند دیدگاه محدودی از خودشیفتگی به ما ارائه دهند، اما اختلالات شخصیت بیماری‌های پیچیده سلامت روان هستند. یادگیری درباره اختلالات روانی این آگاهی را به شما می‌دهد که مراقب خودتان باشید. این اطلاعات باعث می‌شود بدانید چه زمانی لازم است کمک دریافت کنید یا چه زمانی، زمان ترک رابطه با یک فرد خودشیفته رسیده است.

پیشگیری از اختلال شخصیت خودشیفته

اگر یکی از والدین شخص دچار اختلال خودشیفتگی باشند، خطر ابتلا به آن کمی بیشتر است. اما کارشناسان معتقدند وراثت تنها یکی از عواملی است که منجر به نارسیسیت می‌شود. اگر نگران هستید که ممکن است شما یا یکی از عزیزانتان دچار این اختلال باشید، با یک متخصص روانپزشک صحبت کنید. یرای آشنایی بیشتر با این تخصص مقاله تخصص روانپزشکی چیست را مطالعه کنید.

آیا افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته می‌توانند بهبود یابند؟

شروع مشاوره نیمی از نبرد با این اختلال است. وقتی فردی به این اختلال دچار باشد، عزت نفس شکننده‌ای دارد و انتقاد به راحتی به او آسیب می‌رساند. ترس از انتقاد می‌تواند او را از دریافت کمک مورد نیاز باز دارد. فرد با مشاوره، می‌تواند شروع به تغییر الگوهای فکری خود کند که رفتارش را تغییر دهد. با گذشت زمان، این تغییرات می‌تواند کیفیت روابط و زندگی شما را بهبود بخشد.

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته

5 تفاوت اعتماد به نفس و خودشیفتگی

فرقی نمی‌کند نگران یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا حتی خودتان باشید، گاهی اوقات تشخیص اینکه کسی خودشیفته است یا به درستی اعتماد به نفس دارد، دشوار است.

در بیرون، این ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند بسیار شبیه به هم به نظر برسند: موفق، جسور و کاریزماتیک. با این حال شخصیتی که با خودشیفتگی همراه است با اعتماد به نفس بسیار متفاوت است و دانستن تفاوت بسیار مهم است.

در حالی که اعتماد به نفس پایه‌ای را برای یک سبک زندگی سالم و رضایت بخش ایجاد می‌کند، خودشیفتگی اگر درمان نشود می‌تواند منجر به یک زندگی سمی شود. بنابراین، در اینجا 5 راه مطمئن برای دانستن تفاوت بین این دو وجود دارد:

1. خودشیفتگی متمرکز بر خود است، در حالی که اعتماد به نفس نه

شاید تعجب آور باشد که یاد بگیریم یک فرد سالم و با اعتماد به نفس، اغلب به خودش فکر نمی‌کند. اعتماد به نفس سالم به فرد این امکان را می‌دهد که از یک مکان متمرکز بر خود به مکان تمرکز بر همه افراد درگیر حرکت کند.

فردی که اعتماد به نفس دارد، اغلب بیشتر به نیازهای دیگران توجه می‌کند تا خودش. از سوی دیگر، خودشیفتگی یا نارسیسیسم اغلب شامل ناتوانی در دیدن فراتر از خود است. با این حال، این لزوماً به این معنا نیست که یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی همیشه به خودش بسیار فکر می‌کند. صرف نظر از مثبت یا منفی بودن خودپنداره فرد، اگر در درجه اول به خود فکر می‌کند، می‌تواند نشانه‌ای از خودشیفتگی در نظر گرفته شود.

2. خودشیفتگی میل به تایید دارد، در حالی که فرد دارای اعتماد به نفس به دنبال اثبات خود نیست

در حالی که همه برای رشد و شکوفایی نیاز به تشویق دارند، فردی که واقعاً اعتماد به نفس دارد برای ثبات عاطفی خود نیازی به تأیید مداوم دیگران ندارد. اعتماد به نفس در اصل، توانایی برقراری تعادل عاطفی بدون توجه به نظرات دیگر است.

3. فرد خودشیفته دیگران را استثمار می کند، در حالی که اعتماد به نفس دیگران را بالا می برد

فرد دارای اعتماد به نفس از دیدن رشد دیگران و رسیدن به اهدافشان لذت واقعی می‌برد. او به دنبال فرصت‌هایی برای کمک به موفقیت در دیگران است. اعتماد به نفس واقعی افراد توسط موفقیت فرد دیگری تهدید نمی‌شود، بلکه کاملاً برعکس، با آن انرژی می‌گیرد. برعکس، خودشیفتگی ریشه در ناامنی عمیق دارد و تمایل دارد موفقیت دیگری را تهدیدکننده درک کند. علاوه بر این، اگر خودشیفتگی کنترل نشود، می‌تواند فرد را به انجام تقریباً هر کاری برای پیشرفت سوق دهد، حتی اگر این به معنای استثمار و  رعایت نکردن حق دیگران باشد.

4. فرد خودشیفته از اقرار به اشتباه اجتناب می‌کند

اگرچه اعتراف به تقصیر برای کسی آسان نیست، اما برای فردی با اعتماد به نفس سالم بسیار آسان‌تر است. این به این دلیل است که یک فرد با اعتماد به نفس می‌داند که با موفقیت و شکست خود تعریف نمی‌شود.

با این حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، به اشتباهات خود اعتراف نمی‌کنند. فرد مبتلا به این اختلال هویت خود را به موفقیت و گاهی حتی کمال پیوند داده است. آن‌ها ممکن است باور کنند که ارزش آن‌ها به موفقیتشان بستگی دارد. در این صورت، اعتراف به تقصیر عمیقاً برایشان تهدید کننده محسوب می‌شود و فرد از  آن اجتناب می‌کند.

5. خودشیفتگی باعث ایجاد تنگ نظری می‌شود، در حالی که اعتماد به نفس باعث ایجاد دیدگاه می‌شود

نشانه واقعی اعتماد به نفس سالم، توانایی نگاه کردن به هر موقعیت خاص از نقطه نظر دیگران است. به زبان ساده، اعتماد به نفس سالم به فرد این امکان را می‌دهد که خود را آن‌گونه که واقعاً هستند ببیند. برعکس، افراد مبتلا به نارسیسیسم خود را کوچک می‌بینند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب تجارب ذهنی خود را واقعیت نهایی می‌دانند و ظرفیت بسیار کمتری برای در نظر گرفتن تجربه یا دیدگاه دیگران ایجاد می‌کنند.

دلیل ایجاد شخصیت خودشیفته

مشاوره گرفتن از افراد متخصص در زمینه اختلال شخصیت خودشیفته را نادیده نگیرید

در این مقاله از سایت دکتر دکتر در مورد شخصیت خوشیفته گفتیم. اختلال شخصیت خودشیفته نه تنها بر رفتار و روان فرد مبتلا تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند چالش‌های بزرگی برای اطرافیان او ایجاد کند. شناخت علائم و دلایل این اختلال، اولین گام برای مدیریت و درمان آن است. روش‌هایی مانند درمان شناختی-رفتاری و روان‌درمانی می‌توانند به کاهش علائم، درمان خودشیفتگی و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک کنند.

لطفا بدون نظر متخصص این اختلال و دیگر اختلال‌های شخصیت را برای خودتان و دیگران برچسب‌گذاری نکنید. چنانچه نیاز به مشاوره و متخصص در این زمینه دارید، می‌توانید برای دریافت نوبت دکتر روانشناس و روان‌درمانگران سایت دکتر دکتر به‌صورت آنلاین وقت رزرو کنید.

 

 

برچسب‌ها:
محتوای این مقاله صرفا برای افزایش اطلاعات عمومی شماست و به منزله تجویز پزشکی نیست.
اشتراک گذاری
من زهرام، یک ماجراجو که از 7 سال گذشته ساعت‌ها و روزهای متوالی رو پشت لپ‌تاپ گذروندم، میلیون‌ها کیلومتر اسکرول کردم و میلیون‌ها کلمه نوشتم. سفر من برای یادگرفتن و تجربه کردن در مسیر محتوا و SEO همیشه ادامه داره..
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

2 دیدگاه در “اختلال شخصیت خودشیفته + علائم و درمان خودشیفتگی (تایید شده توسط پزشک)
  • درود بر شما دکتر عزیز
    با توجه به مطالعه رفتار و گفتارهای خانومم متوجه شدم که ایشون دو تا اختلال روانی دارند یکی خودشیفتگی (نارسیسم) و دوم شکاکی(پارانویا) و افسردگی شدید دارند
    در این خصوص خیلی مطالعه کردم و پیگیری کردم و شکم تبدیل به یقین شد و هر کاری کردم نتونستم رفتارشو نسبت به خودم تعدیل کنم و مجبور شدم بهش بگم که اختلال روانی دارد و باید به روانپزشک و روان درمان مراجعه کند خلاصه زمین و زمان رو به هم دوخت اصلا متقاعد نشد
    به نظر شما آیا روانپزشک میتواند بطور یقین بیماری ایشون رو تشخیص دهد؟
    آیا ایشون میتواند در نحوه تست و مطالعه رفتاریش پزشک (روانپزش) را در نحوه تشخیص فریب دهد و روانپزشک نتواند تشخیص دهد؟
    یعنی آنطور که هست خود را بروز ندهد؟
    سپاس از توجه تون
    پیروز و سربلند باشید

    پاسخ
    • سلام عزیزم
      روانپزشک متبحر و حاذق بله میتواند تشخیص دهد
      افراد با هوش بالا میتوانند تست ها رو عامدانه طوری پاسخ دهند که قابل تشخیص نباشد

      پاسخ