افرادی که با افسردگی پنهان یا Hidden Depression درگیرند، در ظاهر شاد هستند. آنها کارهای روزمرهشان را انجام میدهند و فردی شاد، راضی و سازنده به نظر میرسند. اما زمانی که به خلوت میروند، جسم و روحشان تحت تأثیر افسردگی قرار میگیرد. در این مقاله از دکتردکتر، علائم، روشهای درمان، علت و هرآنچه که لازم است درباره افسردگی پنهان بدانید را توضیح خواهیم داد.
اگر سوالی درباره افسردگی پنهان دارید، میتوانید در انتهای همین مطلب و در بخش نظرات بنویسید تا پزشک پاسخ دهد.
افسردگی پنهان چیست؟
افسردگی یک اختلال خلقی است که منجر به غم و اندوه طولانی مدت و از دست رفتن اشتیاق به کارها و افرادی که زمانی مهم بودند، میشود. تفاوت افسردگی پنهان با نوع آشکار این بیماری این است که یک افسرده پنهان در جمع، علائم خود را نشان نمیدهد و ممکن است اطرافیان متوجه مشکل او نشوند. یک افسرده پنهان وقتی تنها میشود، بیدفاع دربرابر حملات بیماری خود قرار میگیرد و آسیب میبیند. افراد مبتلا به افسردگی مخفی برای اینکه «عادی» به نظر برسند، سخت تلاش میکنند.
افراد مبتلا به این بیماری معمولا شبیه به سابق رفتار نمیکنند؛ مثلا اگر زمانی خیلی پرحرف بودند، ساکت و کمحرف میشوند. البته این بدان معنا نیست که هرکسی چند روز مثل همیشه رفتار نکند، نشاندهنده این است که به افسردگی مبتلا شده و آن را پنهان میکند. زمانی میتوانیم بگوییم یک نفر با این بیماری درگیر است که بیش از سه یا چهار علامت مختلف را به صورت همزمان و به مدت بیشتر از دو هفته داشته باشد.
علائم افسردگی پنهان چیست؟
بیماران مبتلا به افسردگی پنهان علائم متفاوتی دارند و بسیاری از آنها آشکار نیستند؛ این موضوع تشخیص بیماری را سختتر میکند. بعضی از علائم شناخته شده افسردگی در نوع پنهان این بیماری هم وجود دارند، این علائم عبارتند از:
- ناراحتی که بیشتر از دو هفته ادامه دارد
- گریههای مکرر
- از بین رفتن عزت نفس
- علاقه نداشتن به کارها، افراد و هرآنچه زمانی برای فرد مهم بود
- تغییر ناگهانی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری (مثلا ممکن است فردی تا پیش از ابتلا به این بیماری، خوشبین و امیدوار بوده باشد اما بعد از آن به فردی بدبین و ناامید تبدیل شود)
اگر هر یک از علائم گفته شده را دارید بهتر است سریعتر به یک دکتر روانشناس مراجعه نمایید.
بعضی از علائم بیشتر در افسردگی پنهان وجود دارند و تشخیص آنها سختتر است. این علائم را در ادامه نام میبریم.
- درد در نقاط مختلف بدن یا مشکلات گوارشی که به بیماری دیگری مربوط نیست
- افزایش جدیت و کاهش میزان خندهها و شوخیها
- پشت گوش انداختن کارها و انجام ندادن مسئولیتها یا اعتیاد به کار و افزایش بیش از حد ساعتهای کاری
- کاهش بهرهوری در محیط کار، خانه، باشگاه و سایر فعالیتهای اجتماعی
- گفتگوی درونی منفی درباره خود، محیط اطراف و دیگران
- خستگی و انرژی پایین
- تغییر الگوی خواب (کمخوابی یا پرخوابی بیش از حد)
- تغییر اشتها و تغییر شدید وزن (کاهش یا افزایش وزن)
- روی آوردن به مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار یا تغییر الگوهایی که قبلا در این باره وجود داشت
- بدخلقی و نشان دادن واکنش سریع و تند نسبت به سادهترین وقایع و رفتارهای دیگران
- احساس ناامیدی یا بیارزشی
- اختلال حافظه
- کاهش تمرکز
- کاهش یا از دست دادن علاقه به رابطه جنسی
اگر علائم بیشتر از ۲ هفته ادامه داشته باشد، احتمال اینکه نشاندهنده افسردگی پنهان یا آشکار باشد، وجود دارد.
نشانه های افسردگی پنهان زنان
آمار نشان میدهد که خانمها دو برابر بیشتر از آقایان به انواع افسردگی مبتلا میشوند. البته گاهی اوقات خانمها بخاطر تغییرات هورمونی ناشی از عادت ماهانه یا بارداری هم علائم افسردگی را تجربه میکنند؛ این علائم گذرا هستند و باید تا زمان بهبودی، به درستی مدیریت شوند. خانمها بخاطر عوامل ژنتیکی، محیطی و تجربیاتی که در روند زندگی پشت سر میگذارند به این بیماری مبتلا میشوند.
خانمها و دخترها در دوران بلوغ، پیش از قاعدگی، بارداری، پس از زایمان و در دوران پساقاعدگی (یائسگی) بیشتر از سایر دورههای زندگی در معرض ابتلا به افسردگی پنهان و آشکار قرار میگیرند. البته این بدان معنا نیست که آنها در سایر دورههای زندگی به این بیماری مبتلا نمیشوند. ما در حال صحبت درباره تأثیر تغییرات هورمونی روی افسردگی هستیم.
نشانه های افسردگی پنهان در مردان
مردهای نسل امروز نسبت به مردهای نسلهای قبلی بیشتر در معرض استرس و فشار روانی قرار دارند. از طرفی، آنها خود را به عنوان پشتوانه خانواده میدانند و تصور میکنند که نباید نشانهای از ضعف، غم یا خستگی نشان بدهند. همانطور که پیش از این هم گفتیم، پنهان کردن احساسات و حالات از اطرافیان، منجر به افسردگی پنهان میشود. در جامعه ایرانی این موضوع بیشتر دیده میشود؛ پسرها از همان دوران کودکی و نوجوانی یاد میگیرند که گریه کردن، ضعیف بودن و احساساتی شدن کارهایی زنانه است و آنها باید مرد باشند! ارتباط دادن چنین رفتارهایی به جنسیت، آسیبهای بسیاری برای دختران و پسران به همراه دارد.
علتهای اصلی افسردگی در مردان مواردی مثل ژنتیک، بیماریهای صعبالعلاج و استرس محیطی است. علائم افسردگی در مردان مختلف متفاوت است. در ادامه به متداولترین نشانههای افسردگی مخفی در آقایان اشاره میکنیم.
- عصبانیت و پرخاشگری
- اضطراب
- از دست دادن علاقه نسبت به شغل، اعضای خانواده و دوستان
- کاهش میل و توان جنسی
- فکر خودکشی (در موارد پیشرفته احتمال اجرا هم وجود دارد)
- انجام فعالیتهای پرخطر مثل رانندگی با سرعت بالا، سوء مصرف مواد مخدر یا قمارهای بزرگ
- انزوا
عوامل افسردگی پنهان
افسردگی انواع مختلفی دارد و هرکدام از آنها به دلایل گوناگونی ایجاد میشوند. مثلا ممکن است فردی بخاطر تمام شدن یک رابطه عاطفی وارد یک دوره افسردگی کوتاه مدت شود و آن را از اطرافیانش پنهان کند. بیایید در ادامه لیستی از مسائلی که ممکن است علت افسردگی در این نوع باشند را بررسی کنیم.
- توجه بیش از اندازه به قضاوتهای دیگران و تلاش برای جلب رضایت آنها که باعث میشود فرد از خودش انتظارات غیرواقعی داشته باشد و احساس رضایت درونیاش را از دست بدهد
- درگیری بیش از اندازه با فضای مجازی، تماشای آنچه مردم در این فضا به اشتراک میگذارند و مقایسه زندگی خودشان با شادیهایی که در فضای مجازی دیدهاند (باور داشتن به اینکه کاربران فضای مجازی و به خصوص اینفلوئنسرها از شما شادتر و موفقتر هستند، نتیجهای جز افسردگی به دنبال ندارد)
- آسیبهای روانی در دوران کودکی
- استرس مزمن
- از دست دادن یک عزیز بخاطر مرگ یا پایان یک رابطه
- تغییرات شدید و ناگهانی در زندگی (مثلا شیوع ویروس کرونا تغییرات گستردهای در زندگی مردم دنیا به وجود آورد و به واسطه این تغییرات، میزان افسردگی در جهان افزایش پیدا کرد)
با توجه به این لیست متوجه میشوید که افسردگی خندان ممکن است علتهای بیشمار دیگری هم داشته باشد. شناسایی علت غم همیشگی و بیاشتیاقی، گام مهمی است که بیمار میتواند در مسیر درمانش بردارد. وقتی فرد علت مشکلش را بداند و به کمک اطرافیان و پزشک آن را حل کند، دیگر دلیلی برای افسردگی ندارد. البته بعد از حل علت، ممکن است بهبود علائم و بازگشت به زندگی معمولی به زمان بیشتری نیاز داشته باشد، اما در نهایت فرد از دام افسردگی رها میشود و میتواند دوباره به جریان زندگی برگردد.
چرا برخی افراد افسردگی خود را پنهان می کنند؟
افراد افسرده، مانند بیمارانی که مشکل جسمی دارند، باید تحت درمان قرار بگیرند. بیایید با ذکر یک مثال از یک بیماری جسمی این مسئله را واضحتر مطرح کنیم. وقتی فردی مبتلا به سرطان خون باشد و علائمی مانند تهوع، خستگی مزمن، تب، مشکلات تنفسی و کاهش وزن ناگهانی نشان بدهد، اطرافیان سریع متوجه میشوند مشکلی وجود دارد. آنها بیمار را برای ویزیت پزشک میبرند و بعد از انجام آزمایش وارد فرایند درمان میشوند. کسی به یک بیمار سرطانی نمیگوید: چرا نقش بازی میکنی، مگر چه چیز کم داری که حالت خوب نیست یا سعی کن سرطان نداشته باشی! همه او را درک میکنند و هرآنچه از دستشان برمیآید را برایش انجام میدهند.
فرد افسرده هم یک بیمار است. تفاوت این است که وقتی یک فرد افسرده وقتی علائم بیماریاش را بروز میدهد، با واکنش تند اطرافیان مواجه میشود و کسی باور نمیکد که او واقعا بیمار است. این فرد به مرور زمان یاد میگیرد علائمشان را پنهان کند و بعد از مدتی اگر کسی کمکش نکند، در باتلاق افسردگی غرق خواهد شد.
بعضی از بیماران هم بخاطر ناآگاهی علائمشان را مخفی می:نند. آنها از عواقب ادامه زندگی با افسردگی اطلاعاتی ندارند و نمیدانند برای بهبود حالشان باید از درمانگر کمک بگیرند. این دسته از بیماران تصور میکنند احساسات و حالتهایشان چندان مهم نیست و بعد از مدتی خود به خود از بین میرود.
در ادامه به بعضی از مهمترین علتهایی که باعث شده بیماران افسردگیشان را مخفی کنند، اشاره میکنیم.
- بیماری به مرور زمان ایجاد شده و خودشان هم متوجه نشدهاند آنچه تجربه میکنند، علائم افسردگی است.
- به پزشکان و درمانگران اعتماد ندارند و نمیخواهند مسائلشان را با آنها در میان بگذارند.
- از عواقب صحبت کردن درباره آنچه در ذهنشان میگذرد، میترسند.
- دوست ندارند دیگران نسبت به آنها احساس ترحم داشته باشند.
- نمیخواهند دیگران را به دردسر بیندازند؛ مثلا ممکن است نوجوانی از ترس اینکه با صحبت درباره علائمش در زندگی عادی والدینش مشکل ایجاد کند، حرفی نزند و با نوع پنهان افسردگی دست و پنجه نرم کند.
- از صحبت کردن در این باره خجالت میکشند.
- ذهنیتی منفی نسبت به داروهای روانی دارند و نمیخواهند این داروها را مصرف کنند.
با یک بررسی کلی میتوان به این نتیجه رسید که افراد افسرده پنهان، مأمن امنی برای بروز خودشان ندارند. آنها از ابراز آنچه که درونشان میگذرد واهمه دارند و میترسند قضاوت یا طرد شوند؛ به همین دلیل پنهانکاری را ترجیح میدهند.
افسردگی پنهان خطر ابتلا به چه بیماریهایی را افزایش میدهد؟
پنهان کردن علائم بیماری یک انتخاب شخصی است و با توجه به موقعیتی که بعضی افراد در آن قرار دارند، میتواند تصمیم عاقلانهای باشد. اما نکته مهمی که باید به آن توجه شود، این است که بیمار حتی اگر علائم را از اطرافیانش پنهان میکند، خودش از مشکلش آگاهی داشته باشد و برای درمان اقدام کند.
افسردگی پنهان در درجه اول زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. عملکرد او در تحصیل یا شغلش کاهش پیدا میکند، دیگر اشتیاقی برای رشد و پیشرفت ندارد، کیفیت زندگیاش افت میکند و حتی ممکن است قدیمیترین و مهمترین روابطش را هم از دست بدهد.
تحقیقات نشان میدهد اگر بیماری افسردگی برای مدت طولانی نهان بماند و درمان نشود، علائم آن شدیدتر میشود و درمان آن به زمان، کار و هزینه بیشتری نیاز دارد. درمان نشدن این بیماری ریسک خودکشی را بالا میبرد و خطر ابتلا به بیماریهایی که در ادامه نام میبریم را نیز افزایش میدهد.
- بیماریهای قلبی و عروقی
- دیابت
- سکته
- پوکی استخوان
- آلزایمر
درمان افسردگی پنهان
درمان افسردگی پنهان به یک تیم نیاز دارد؛ تیمی که از خود فرد، خانواده، شریک عاطفی، همکاران، دوستان، پزشکان و درمانگران ساخته شده است. فراهم کردن محیطی امن برای صحبت کردن و بروز احساسات و حالتهای یک فرد افسرده، اولین گامی است که باید برای کمک به درمان آن برداشت. بیمارانی که عزیزانشان در روند درمان همراهشان هستند، خیلی سریعتر و سادهتر از بیمارانی که با واکنشهای نادرست اطرافیان روبرو میشوند، بهبود پیدا میکنند.
خوشبختانه افسردگی قابل درمان است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که تحت درمان قرار گرفتهاند، به مرور زمان علائم کمتری را تجربه کردهاند؛ البته ممکن است فرایند درمان طولانی شود و بیمار بعد از مدت زیادی متوجه شد بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.
افراد مبتلا به افسردگی پنهان ابتدا باید قبول کنند که بیمار هستند و به کمک نیاز دارند. آنها باید با میل خودشان به درمانگر مراجعه کنند، راهکارهای او را بپذیرند و اجرا کنند، به حرفهایش عمل کنند و اجازه بدهند که پزشک کمک حالشان باشد. رواندرمانی و دارو درمانی یا ترکیبی از هر دو، متداولترین و موثرترین روشهایی هستند که برای درمان افسردگی خندان به کار میرود.
درمان افسردگی پنهان با دارو
داروهای افسردگی انواع مختلفی دارند. پزشک با توجه به میزان پیشرفت بیماری، شرایط، علائم افسردگی، داروهایی که قبلا مصرف شده، بیماریهای زمینهای و سابقه پزشکی، بهترین داروها را برای بیمار تجویز میکند. در ادامه به دستهبندی داروهایی که برای افسردگی تجویز میشوند، اشاره میکنیم.
- داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI)
- داروهای مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
- داروی افسردگی سه حلقهای
- بازدارنده مونوآمین اکسیداز (MAOI)
- بوپروپیون (Wellbutrin XL، Wellbutrin SR، Aplenzin، Forfivo XL)، میرتازاپین (Remeron)، نفازودون، ترازودون و vortioxetine (Trintellix) نیز داروهایی هستند که برای درمان افسردگی پنهان کاربرد دارند، اما در هیچکدام از دستههای بالا قرار نمیگیرند.
لیست بالا صرفا برای اطلاعات عمومی شما ارائه شده است. تهیه و استفاده از داروی افسردگی بدون دستور پزشک توصیه نمیشود. ممکن است پزشک با توجه به تشخیصش، داروهای دیگری را هم به گروههای بالا اضافه کند یا حتی داروهای ترکیبی برای بیمار تجویز کند.
درمان افسردگی پنهان با روان درمانی
در جلسات رواندرمانی، بیمار درباره وضعیت روانی که در آن قرار دارد، با یک پزشک متخصص صحبت میکند. این روش به عنوان درمان روانشناسی هم شناخته میشود. رواندرمانی هم روشهای گوناگونی دارد، رواندرمانگر با توجه به تشخیص، بهترین روش را برای بیمار انتخاب میکند. قبل از انتخاب پزشک بهتر است اطلاعاتی درباره اینکه تخصص روانشناسی چیست کسب کنید.
افراد مبتلا به افسردگی پنهان، به کمک جلسات رواندرمانی توانمندیهایی برای مقابله با بیماری و بهبود آن به دست میآورند. در ادامه به چند نمونه از مهمترین توانمندیهایی که به بهبود شرایط بیمار کمک میکنند، اشاره میکنیم.
- توانایی پذیرش و سازگاری با بحرانها و شرایط موجود
- شناسایی باورها و افکار منفی و جایگزین کردن آنها با باورهای مثبت
- مدیریت ارتباطات و تعامل سازنده با اطرافیان
- پیدا کردن روشهای مناسب برای حل مشکلات کنونی
- پیدا کردن علتهای افسردگی پنهان و مسائلی که این بیماری را تشدید میکند و رفع آنها
- کنترل علائم افسردگی
- پیدا کردن و توجه به جنبههای مثبت زندگی و افزایش رضایت از زندگی
- تعیین اهداف واقع بینانه، تلاش برای دستیابی به آنها و پیدا کردن معنا برای زندگی
- جایگزین کردن رفتارهای سالم و مثبت با رفتارهای پرخاشگرانه و بدون فکر در برابر شرایط
اطرافیان چطور میتوانند به بیمار افسرده پنهان کمک کنند؟
اگر احساس میکنید فردی در نزدیکیتان علائم افسردگی مخفی را دارد، با او صحبت کنید. مستقیما به سراغ اصل موضوع نروید؛ با گپ زدن و پرسشهای ساده اعتمادش را جلب کنید. به یاد داشته باشید که بیمار باید با میل قلبی با شما صحبت کند، نه از سر اجبار.
زمانی که به صحبتهای فرد افسرده گوش میدهید، فقط شنونده باشید. او را قضاوت نکنید، نصیحت نکنید، به دنبال راهکار دادن نباشید و به او از بالا به پایین نگاه نکنید. فشردن دست فرد افسرده و نگاهی به معنای: درکت میکنم، بهتر از هر نصیحتی او را تسکین خواهد داد.
زمانی که صحبتهای مخاطبتان تمام شد، حرفهای کلیشهای و انگیزشی را فراموش کنید. هیچ فرد افسردهای به خواست خودش غمگین نیست و نمیتواند سعی کند خوب باشد و خودش حال خودش را خوب کند. به جای این صحبتها میتوانید او را به یک پیادهروی دعوت کنید یا با توجه به علایق شخصیاش، در یک فعالیت اجتماعی با او همراه شوید؛ مثلا میتوانید باهم به کافه بروید و قهوه بنوشید.
راهنمای مراجعه به پزشک
افسردگی خندان در همه افراد به یک شکل نیست. هر کدام از افراد افسرده تجربیات، احساسات و حالات متفاوتی دارند. اطرافیان هرکدام از افراد افسرده هم نشانههای مختلفی در بیمار میبینند که ممکن است شبیه به بیمار دیگر نباشد. بنابراین هیچکدام از ما نمیتوانیم بگوییم یک فرد افسرده را به طور کامل درک میکنیم. افسردگی پنهان شبیه به گازی کشنده است که در فضا پخش شده اما هیچ بو و رنگی ندارد. هیچکس تا زمانی که آسیب جدی ندیده باشد، متوجه وجود این گاز در فضا نمیشود.
افزایش فشار زندگی در سالهای اخیر افراد بسیاری را به افسردگی مبتلا کرده است، بعضی از افراد علائمشان را بروز میدهند و بعضی هم پنهان میکنند. اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز است به خودتان و عزیزانتان توجه داشته باشید. اگر علائم افسردگی را تجربه میکنید یا این علائم را در اطرافیانتان میبینید، میتوانید از پزشکان متخصص دکتردکتر راهنمایی بگیرید. در وب سایت دکتردکتر میتوانید نوبت بهترین دکتر روانشناس را رزرو کنید یا به صورت آنلاین یا تلفنی از آنها راهنمایی بگیرید.
سلام و عرض خسته نباشید من ۱۴ سالمه اینطوری شدم که مقدار زیادی غذا تو وعده های غذایی میخورم ولی بعداز گذشت چند دقیقه احساس ضعف شدیدی میکنم هیچ تغییری هم تو وزنم ایجاد نمیشه یعنی هرچقدر بخورم چاق نمیشم از پارسال ۴۸ کیلو و نیم موندم
کلا آدم کم حرفیم ولی الان کم حرف تر شدم طوری که دوستام فکر میکنن ازشون خوشم نمیاد چون تو جمع کم حرف میزنم.
تمام مواردی که ذکر کردین هم دارم اما جالب اینجاس با همه اینا اصلا ناراحت نیستم که چرا اینجوری شدم تازه احساس بهتریم دارم نمیدونم الان افسردم یا چی
من زمانی که افسرده میشم کاملا متوجه میشم…به همسرم هم میگم…شدیدا عصبی میشم…بهونه گیر میشم…گریه میکنم و تو ذهنم باخودم حرف میزنم…همش اتفاقات تلخ زندگیم برام مرور میشه…میلم به رابطه جنسی از بین میره و رفتارم با همسرم بد میشه…تو محیط کار هم استانه تحملم میاد پایین….من واقعا خسته شدم از این زندگی که همش باید رنج بکشم…حتی هزینه ویزیت روانپزشک ساعتی ۴۰۰ تومن هم ندارم…لعنت به زندگی که ما توشیم…ای کاش جای دیگه ای بدنیا میومدم…
سلام من 5 سال هست که به افسردگی پنهان مبتلام ولی هیچی بروز ندادم این دو سال درد خیلی زیاد توی تمام بدنم حس میکنم آنقدر که دلم میخواد خودمو بکشم حتی پیش دکتر هم برای درد بدنم رفتم اما گفت هیچ مشکلی ندارم خانوادم مداوم سر زنشم میکنن درسم افتضاح شده نمره هام داغون خانوادم مدام میگن چرا مثل فلانی نیستی چرا درس نمیخونی هرروز سرزنش هرروز فشار همشم به خاطر خانوادم آخه منع 15ساله چطوری میتونم از این همه انتظار های بالا بربیام خودم خیلی وقته میدونم افسردگی دارم همیشه میخندم توی مدرسه هیچ کس باورش نمیشه اگه بگم افسردم حتی دوست چند سالم اما وقتی از جمع خارج میشم واقعا یجور دیگم اولین باری که خواستم با خانوادم در موردش صحبت کنم با اولین کلمه مامانم گفت مگه چی کم داری ، چرا خودت رو به مریضی میزنی
و شروع کرد به بحث من هم از اون موقع دیگه چیزی در موردش به زبون نیاوردم بیشتر از 30 بار دست به خودکشی زدم اما بدبختی هنوز زندم هیچ انگیزه ای ندارم از خانوادم متنفرم و فقط میخواهم بمیرم تا دیگه نبینمشون تا حالا کلی تست موطبر در مورد افسردگی دادم و همشون یه نتیجه داشت اونم افسردگی شدید بود
خیلی عالی
ببخشیدطولانی شد چون واقعانیاز ب کمک دارم پرسیدم وازهمه خواهش میکنم مشکلات فرزندانتونو جدی بگیرین حتی کوچکترین مساعلی ک شایدازنظرمون اصلامشکل نیستن
سلام حدود۸ماهه قبل دخترم ک ۱۹ساله بودودوسه هفته ای ازم دوربودگفتن خودکشی کرده قبلش ک خونه خودمون بودغمگین بودتقریبا۱ماه بودهرروزبی دلیل گریه میکردحتی یدفه باگ یه ازم پرسیدمامان چرامنو ب این دنیا اوردی یایدفه ک سرش دادزدم بهم گفت اصلا واست مهمه ک خبرمرگ دخترتومیشنوی ؟ی رابطه چندساله م ک خیلی واسش زحمت کشیده بودتازه تموم کرده بود بجزاون ازروزی ک من وپدرش باهم ی دعواوجروبحث بزرگ توخونه داشتیم ناراحتیش شروع شدازم خواست ک بذارم بره پیش مادرم شهرستان تنهاباشه راحتتره منم قبول کردم بعدچندروزخودمم رفتم پیشش و۱هفته ای اونجاموندم ولی تموم شبانه روز خودشوتوااتاق حبس میکردحس میکردم ازمن ناراحته ودوس نداره منوببینه چون خودشم قبلااینوبهم گفته بودخیلیم اعصابش خوردبودیدفه دیگه بهم گفت نمیدونم چرانمیتونم درمقابل هرحرفی خودموعصبانیتموکنترل کنم ولی بااینکه خودمم چندسال پیش افسردگی شدیدداشتم حال دخترمونفهمیدم فقط پیش مامانم گذاشتمش چون خودش گفت تنهایی حالش بهتره وقرارشددوسه روزبعدش برگرده ک این اتفاق افتاد الان ۸ماهه ک بجزناراحتی ازعذاب وجدان دارم دیوونه میشم تروخدابهم بگین دخترمنم افسردگی پنهان داشته چون خیلی مغروربود ممکنه چیزاییوبهم نگفته باشه یامن وپدرش بااون دعوایاگوش نکردن ب حرفاش ومشکلاتش باعث مرگش شدیم
میدونم افسردگی دارم ۳ ساله که افسردگی دارم از ۶ سالگیم شروع شد از وقتی رفتم مدرسه سختگیری های مامانم نسبت به درس و کتک زدنم شروع شد و کم کم علاقش سمت برادرم رفت انگار که من این وسط آناناس بودم تا ۹ سالگیم این حس ناراحتی رو داشتم و حمش تو خودم میزیختم و گریه میکردم کم کم بدنم شروع به تغیرات کرد به بلوغ رسیدم و پر صورتم جوش هست واقا دیگه هیچ دلیلی برا زندگی ندارم همش ۱۲ سالمه ولی انگار که اگه این حس افسردگی رو نداشته باشم انگار یچیزی کمه انگار بهش عادت کردم ولی احساس میکنم اعلام آلزایمر دارم چون این چند وقته همه چی خیلی زیاد یادم میاد و برای بار دوم نمیتونم بیاد بیارم احساس میکنم خیلی از خاطره هام پاک شدن واقا تصوری از گذشته ندارم فقط هیچی نمیتونه خوشحالم کنه احساس اضافی بودن میکنم خیلی دستپاچه میشم همش خودم مقصر میدونم دیگه نمیتونم گریه کنم و خودم رو خالی کنم کم کم احساس نفس تنگی شدید میکنم هرچی سعی میکنم نفس بکشم انگار بریزی گلوم رو بسته رنگ پوستم یه جور آبی مانند شد مخصوصا انگشتام همش سرم گیج میره و چشام سیاهی میره
سلام فک کنم با توجه به این سایت نزدیک دوسالی هست که افسردگی دارم..ساله پیش با خانواده درمیان گذاشتم رفتیم دکتر و قرص داد یه دوره کاملم نخوردم همه میگفتن نبابا افسردگی کجا بود این کم کم به خودمم القا شد،ولی هرچی میگذره متوجه میشم اصلااا هیچ حسی نسبت به هیچیز ندارم قبلا عاشق گروه های موسیقی بودم گل زندگیم با اونا میگذشت خیلییی شاد بودم ولی الان هیچ حسی نسبت به هیچکدوم ندارم و دردناکه…
عزت نفسم به صفر رسیده و دیگه واقعا نمیتونم با هیچکس ارتباط بگیرم حتی با دوست چندسالم…
درسم کاملا افت کرده و هیچ انگیزه ای ندارم تو مدرسه هم برام قلدری میکنن فشار روانی وحشتناک رومه💔
سلام عزیزم
چقدر خوب که الان به افسردگیتون آگاهی دارین و میتونین جهت درمانش اقدام کنین، دوباره به پزشک معالجتون مراجعه کنید
سلام با توجه به این علایم من نزدیک به 3 ساله که مبتلا شدم و خودم هم متوجه شده بودم که یه مرگیم هست اما ربطش میدادم به کرونا که زودتر میرم توجمع و حالم بهتر میشه ولی هیچ فرقی نکرد حتی بدتر هم شد
حالا منه 15 ساله نمیدونم چیکار کنم
سلام عزیز دلم
ناراحتی نداره
درمان افسردگی راحت هست و درصد زیادی از خانم ها و جوانان بهش درگیرن
توصیه میکنم به متخصص” روانپزشکی مراجعه کنید
اگر امکان مراجعه به روانپزشک ندارین، به مرکز بهداشت محل سکونتتون برید هم مشاوره دارن و هم پزشک
به طور رایگان درمان میشین
من افسردگی پنهان دارم ،چندین ساله که حسش میکنم
ولی امشب فهمیدم به این درد مبتلا هستم
میخندم ،شادم ،همش آهنگ گوش میدم،همش فیلم میبینم
ولی انگار هیچی ندارم
چندین بار هم خواستم خودمو بکشم
۲۰ سالمه ولی نمیدونم باید چکار کنم🙂💔
لطفا اگه راه حلی هست یا روانشناس خوبی میشناسین معرفی کنین
سلام عزیز
درمانش دارویی هست، داروهایی که نشاط بخشن و نگران وابستگی به دارو هم نباشید
به متخصص” روانپزشکی مراجعه کنید