در جواب تروما چیست باید بگوییم که تروما همان زخمهای روانی بزرگ است. همه انسانها در طول زندگی خود اتفاقات ناخوشایندی را تجربه میکنند. بعضی از این اتفاقات سادهتر هستند، میتوان بعد از مدتی آنها را پذیرفت و به زندگی ادامه داد. بعضی دیگر آن قدر سخت هستند که نمیتوان از آنها گذشت و گویی یک زخم عمیق در روان انسان ایجاد میکنند. این زخم ناپیدا را به عنوان تروما (Trauma) یا روان زخم میشناسیم. در بسیاری از موارد، آسیب روانی حاصل از اتفاقات سخت، زندگی آینده فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و او برای کنار آمدن با این مسئله، به درمان و مشورت با دکتر روانشناس نیاز دارد، به خصوص اگر این آسیب در دوره کودکی به بیمار وارد شده باشد. در این مقاله از مجله دکتردکتر توضیح میدهیم که معنی تروما چیست ، چه دلایلی میتواند داشته باشد و چطور میتوان آن را درمان کرد.
در انتهای مقاله، اگر سوالی در ذهنتان باقی ماند در بخش کامنت مطرح کنید. کارشناسان سلامت، پاسخگوی شما هستند.
تروما چیست؟
در اثر وقایع ناخوشایند فرد احساس میکند که در زندگی امنیت ندارد و در جهان خطرناک پیرامونش بیدفاع است. نتیجه این تجربه تلخ، تروما به انگلیسی Emotional and psychological trauma، خواهد بود. معمولا اتفاقاتی که زندگی و یا امنیت فرد را تهدید میکنند، منجر به این احساس میشوند. در بعضی موارد، فرد به خاطر یک شوک روانی (مثل جدایی از شریک عاطفی) به روان زخم مبتلا میشود. در چنین شرایطی بیمار آسیب فیزیکی ندیده است، اما از نظر روانی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. به طور کلی، شرایط بیرونی مشخص نمیکنند که واقعه تروماتیک است یا خیر، بلکه نوع تجربه احساسی فرد است که باعث بروز تروما در او میشود.
تروما به نقل از mind:
تروما زمانی اتفاق میافتد که ما حوادث بسیار استرس زا، ترسناک یا ناراحت کنندهای را تجربه میکنیم که به سختی میتوان با آنها کنار آمد یا خارج از کنترل ما است. این میتواند یک حادثه یا یک رویداد مداوم باشد که در یک دوره زمانی طولانی اتفاق میافتد. بسیاری از ما در زندگی خود رویدادی را تجربه خواهیم کرد که میتواند آسیبزا تلقی شود.
زحمهای روانی باعث میشود که بیماران همیشه مضطرب باشند، خاطرات تلخ و عواطفی را مدام به خودشان یادآوری کنند که در آن لحظات سخت تجربه کردند. این احساسات ناخوشایند تحت کنترل بیمار نیستند و از بین هم نمیروند، به همین دلیل است که افراد به درمان توسط یک دکتر روانشناس نیاز دارند. در قسمتهای بعدی بیشتر درباره علائم و علتهای این مشکل توضیح میدهیم تا متوجه شوید که روان زخم با تجربههای تلخ دیگر، چه تفاوتهایی دارد.
انواع تروما
روان زخم، بر اساس واکنش و احساسات بیمار، به انواع مختلفی تقسیم میشود که در جدول زیر مشاهده میکنید:
انواع تروما | توضیحات |
ترومای حاد | افرادی که بخاطر یک اتفاق، امنیت و جانشان به خطر افتاده یا به یکباره سطح استرس خیلی شدیدی را تجربه کردهاند، به این نوع روان زخم مبتلا میشوند. این آسیب معمولا شدید اما زودگذر است. |
ترومای مزمن | وقتی شرایطی که فرد را آزار میدهد، برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، روان زخم به یک مشکل مزمن تبدیل میشود. افرادی که تحت کودک آزاری یا خشونت خانگی قرار دارند، به این نوع روان زخم مبتلا میشوند. یکی از اختلالاتی که با خشونت والدین بروز پیدا میکند، اختلال شخصیت اجتنابی است. |
ترومای ثانویه | این مشکل زمانی ایجاد میشود که فرد، یک بیمار مبتلا به روان زخم را میبیند، با او ارتباط برقرار میکند، داستانی که باعث آسیب به او شده را میشنود یا حتی مسئول مراقبت از فرد آسیبدیده میشود. در این صورت فرد، علائم جانبی تروما را تجربه میکند که شباهتهایی به علائم اختلال استرس بعد از سانحه دارد. |
پزشک برای درمان تروما، ابتدا باید نوع آن را شناسایی کند.
علت تروما چیست؟
ترومای احساسی و روانی ممکن است به دلایل زیر ایجاد شود:
- وقایعی که یکبار اتفاق میافتند، مانند تصادف رانندگی، جراحت و یا حملات شدید به خصوص اگر به صورت ناگهانی و در دوران کودکی رخ داده باشد.
- استرسهای مداوم و بی رحمانه، مثل زندگی کردن در یک محلهی پرخطر، مبارزه با یک بیماری مرگبار یا تجربه مکرر وقایع تروماتیک باعث ایجاد روان زخمی میشود.
- وقایعی که به طور معمول نادیده گرفته میشوند؛ مثلا جراحی (به خصوص در سه سال اول زندگی)، مرگ ناگهانی یکی از اعضای خانواده، جدایی و پایان یک رابطه عاطفی عمیق یا تجربه تحقیر و بیاحترامی ممکن است باعث ایجاد این حالت شود.
کنار آمدن با ترومای ناشی از فجایع طبیعی و انسانی هم برای افراد درگیر حادثه چالش برانگیز است و هم برای افرادی که به صورت مستقیم درگیر نبودهاند. بسیاری از انسانها در طول عمر خود، هیچوقت قرار گرفتن در معرض حملات تروریستی، سقوط هواپیما، جنگ یا زلزله شدید را تجربه نمیکنند. اما بسیاری از افراد وقتی وقتی این اتفاقات رخ میدهد و اخبار آن پخش میشود، بخاطر وضعیتی که از انسانهای آسیب دیده میبینند، دچار زخم روان میشوند. درگیر بودن دائمی با خبرهای بد و تماشای تصاویر فجایع انسانی و طبیعی، به دستگاه عصبی شوک وارد میکند و میتواند یکی از علتهای ابتلا به تروما و همچنین از عوامل افسردگی نیز باشد.
وقایعی که روان زخم ایجاد میکنند، ممکن است برای هرکسی رخ بدهند. تأثیر این اتفاقات زمانی بیشتر میشود که فرد از قبل هم در معرض اضطراب شدید و تنش قرار داشته باشد. به عنوان مثال وقتی فردی در یک محله ناامن زندگی میکند، همیشه در معرض استرس آزارهای احتمالی قرار دارد. چنین فردی، اگر مورد آزار قرار بگیرد، بیشتر از کسی که پیش از تروما از نظر روانی آرام بوده، آسیب میبیند.
اثر ترومای کودکی در بزرگسالی
ترومای کودکی شامل هر چیزی است که حس امنیت را از کودک بگیرد و باعث اضطراب شدید او شود. هرچقدر سن فرد هنگام ابتلا به روان زخم کمتر باشد، عمق تأثیر آن بیشتر خواهد بود و به احتمال زیاد، اثرات آن تا بزرگسالی هم ادامه خواهد داشت. بعضی از علتهای ایجاد ترومای کودکی عبارت است از:
- محیط ناامن و ناپایدار برای زندگی
- رها شدن توسط یکی از والدین یا هردوی آنها
- طلاق والدین
- بیماری جدی مثل سرطان
- اقدامات درمانی جدی مثل جراحی
- تجاوز جنسی، فیزیکی و کلامی
- خشونت خانگی
- دریافت نکردن توجه و محبت کافی از والدین یا سرپرستان
تجربه تروما در دوران کودکی اثرات شدید و طولانی مدت خواهد داشت. اگر این آسیبها در دوران کودکی برطرف نشود، اثر ترومای کودکی در بزرگسالی با شخص همراه خواهد بود. این احساس ممکن است زمینهساز اختلالات روانی دیگر باشد یا مشکلاتی در زندگی و روابط فرد ایجاد کند.
بسیاری از افراد تصور میکنند مدت زیادی از آسیب روانی دوران کودکیشان گذشته و اکنون نمیتواند تأثیری روی زندگی آنها داشته باشد؛ این تصور اشتباه است. به عنوان مثال کودکی که والدینش او را رها کردهاند، ممکن است در آینده وقتی وارد رابطهای عاطفی شوند، همیشه ترس از دست دادن و رها شدن داشته باشند. به همین دلیل رفتارهای افراطی از خود نشان میدهند و شریکشان را آزرده میکنند. این یک مثال ساده است، گاهی اوقات تأثیر ترومای کودکی آنقدر عمیق است که فقط دکتر روانشناس متوجه میشود رفتارهای کنونی، بخاطر تجربههای تلخ کودکی هستند. پس تفاوتی ندارد که آسیب روانی در کودکی رخ داده یا بزرگسالی، مهم این است که فرد برای بهبود وضعیت روانیاش از پزشک و افراد حرفهای کمک بگیرد.
دکتر مریم جان فدا در ویدیویی درباره تروما و ابعاد آن توضیح دادهاند:
علائم تروما
افراد به روشهای مختلف به تروما پاسخ میدهند و در این زمان، واکنشهای احساسی و فیزیکی آنها متفاوت خواهد بود. هر پاسخی که به یک رویداد غیرطبیعی، نرمال است. بنابراین اگر دچار تروما شدید، به این فکر نکنید که چرا واکنش شما در زمان شوک عصبی شبیه به دیگران نبوده و شدت کمتر یا بیشتری داشته است. در ادامه به متداولترین علائم و واکنشهایی که افراد در زمان ابتلا به روان زخم بروز میدهند، اشاره میکنیم:
علائم روانی و احساسی
افراد بعد از آسیب روانی، انگار تمام حسهای بد را باهم تجربه میکنند. آنها حتی ممکن است به فکر آسیب رساندن به خود و خودکشی هم بیفتند. بعضی از احساسات و علائم احساسی تروما عبارت است از:
- شوک، انکار، بی اعتقادی
- پریشانی ذهن
- از دست دادن تمرکز
- خشم، تحریک پذیری و تغییرات خلق و خو
- اضطراب و ترس
- احساس گناه، شرم و خود سرزنشگری
- دور شدن از دیگران و انزوای اجتمالی
- احساس غم یا بی پناهی
- کرختی و نداشتن انرژی ذهنی
- احساس اینکه کسی شما را درک نمیکند
جدی نگرفتن این علائم منجر به بروز اختلالات روانی جدیتر مانند سادیسم در افراد میشود.
علائم فیزیکی تروما
آسیبهای روانی شدید، تأثیر فیزیکی هم دارند. گاهی اوقات علت تروما، یک اتفاق فیزیکی مانند تصادف یا آزار جسمی است. این دسته از اتفاقات به صورت طبیعی، علائم فیزیکی ایجاد میکنند، اما حتی اگر آسیبی که بیمار دیده، فیزیکی نباشد هم احتمال اینکه علائم جسمی را تجربه کند، وجود خواهد داشت. بعضی از متداولترین علائم جسمی روان زخم عبارت است از:
- بیخوابی
- دیدن کابوس شبانه و با وحشت از خواب پریدن
- خستگی مفرط
- سردرد
- ضربان قلب شدید
- اضطراب و بی قراری
- درد جسمی
- گرفتگی عضلات
- بروز زخم یا شکستگی
توجه به این علائم فیزیکی بسیار مهم است زیرا هر یک میتوانند بیماریهای بزرگتری را به وجود آورد .
آیا تروما باعث اختلال اضطراب بعد از حادثه میشود؟
علائم روان زخم، معمولاً بین چند روز تا چند ماه ادامه دارد. فرد به مرور زمان اتفاقی که برایش افتاده را پردازش میکند، با آن کنار میآید و کمکم بعضی از علائمش بهبود پیدا میکند. البته حتی وقتی مدتی از حادثه میگذرد و فرد احساس بهتری پیدا میکند هم باز ممکن است خاطرات و احساسات دردناکش را به یاد آورد و دوباره بعضی از علائم را تجربه کند. این یادآوری معمولا وقتی اتفاق میافتد که فرد در شرایطی مشابه موقعیت آسیب روانی قرار میگیرد؛ مثلا ممکن است در موقعیت مکانی جایی که آسیب دیده قرار بگیرد یا سالگرد واقعه باشد.
اگر علائم ترومای روانی به موقع برطرف نشود، بدتر شود یا شخص نتواند با آنچه برایش رخ داده، کنار بیاید و بعد از مدتی وارد روال عادی زندگی شود، اختلال اضطراب بعد از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder) را تجربه میکند. احساساتی که بعد از روان زخم تجربه میشود، واکنش احساسی نسبت به اتفاقی است که رخ داده، اما اختلال اضطرابی پس از حادثه بدین معنی است که سیستم عصبی در حالت شوک روانی باقی مانده است. در این حالت، فرد نمیتواند اتفاقی که افتاده را پردازش کند و با آن کنار بیاید، همچنین توانایی کنترل احساساتش را نیز ندارد.
احتمال ابتلا به اضطراب بعد از حادثه در افرادی که بارها روان زخم را تجربه کردهاند، همزمان با تروما مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند، سابقه افسردگی دارند، در طی واقعه آسیب جسمی دیدهاند یا کسی را ندارند که برای خروج از وضعیت روانی کنونی حمایتشان کند، بیشتر از افراد عادی به اختلال اضطراب پس از سانحه مبتلا میشوند.
به یاد داشته باشید که شما بعد از یک اتفاق بد، نیاز دارید مدتی غمگین بمانید و سوگواری کنید. اینکه بخواهید به اجبار خودتان را وادار کنید چند روز بعد از یک رویداد تلخ به زندگی برگردید و اگر نتوانستید، مدام خود را سرزنش کنید، نه تنها حالتان را بهتر نمیکند، بلکه منجر به تداوم عوارض روانی تروما خواهد شد. پس به خودتان برای سوگواری زمان بدهید و اجازه بدهید علائم آرام آرام بهتر شوند. در این مسیر میتوانید از دکتر روانشناس هم کمک بگیرید.
توصیههایی برای درمان تروما
در ادامه توصیههایی برای تسکین اندوه ناشی از روان زخم، بهبود علائم و ادامه دادن زندگی ارائه میدهیم.
حرکت کنید
تروما تعادل طبیعی بدن را به هم میریزد و فرد را در ترس و احساساتی که در حالات غیرعادی تجربه میشود، نگه میدارد. ورزش و انجام تمرینات سادهای مثل پیادهروی یا دوچرخهسواری آدرنالین و اندورفین آزاد میکند و میتوانید در اصلاح وضعیت سیستم عصبی مرکزی هم نقش داشته باشد. ورزشهای ریتمیک که همه اعضای بدن را درگیر میکنند؛ بهترین انتخاب برای درمانهای روانی هستند. راه رفتن، دویدن، شنا کردن، بسکتبال و رقص چند مورد از این ورشها محسوب میشوند.
سعی کنید بیشتر روزها حداقل سی دقیقه ورزش کنید. اگر زمان کافی برای این کار ندارید، آن را تقسیم کنید و در طول روز سه وعده ده دقیقهای تمرین انجام بدهید. یوگا یکی از بهترین ورزشها برای رهاسازی ذهن است که روی تسکین علائم جسمی چون گرفتگی عضلات هم تأثیر دارد.
انجام تمرینات ذهن آگاهی
شما هرچقدر هم برای فکر نکردن به آنچه رخ داده، تلاش کنید، موفق نمیشوید و احتمالا بیشتر به موضوع فکر خواهید کرد. بهترین روش این است که تمرکزتان را از روی افکار منفی و احساسات بد بردارید و در جای درست صرف کنید. مثلا هنگام ورزش، روی بدن خود متمرکز شوید و به این توجه کنید که با هر حرکت چه احساسی دارید. به اینکه چگونه پاهای خود را روی زمین میگذارید، ریتم نفس کشیدن یا لمس جریان هوا روی پوستتان توجه کنید.
نیازی نیست برای فراموش کردن مبارزه کنید. آرام بمانید، آگاهانه به احساساتی که دارید، توجه کنید و آنها را درک کنید. سپس آرام آرام توجهتان را به سمت احساسات و افکار مثبت معطوف کنید.
ارتباط برقرار کنید و وارد انزوای اجتماعی نشوید
فردی که آسیب روانی دیده، ممکن است خودش را از دیگران جدا کند و بخاطر تجربه تلخی که داشته، اعتمادش را از دست بدهد. انزوای اجتماعی ممکن است برای دوره سوگواری چارهساز باشد، اما اگر آن را ادامه بدهید، آسیب بیشتری میبینید. ارتباط چهره به چهره با دیگران به فرایند تسکین علائم کمک میکند. البته احتمال دارد به تنهایی نتوانید با شرایط کنار بیایید و دوباره با دیگران ارتباط برقرار کنید. در این صورت لازم است از یک روانشناس حرفهای کمک بگیرید و با انجام تمریناتی که به شما میدهد، کمکم روابط اجتماعیتان را از سر بگیرید.
در ادامه به چند نکته مهم که حین برقراری ارتباط با دیگران باید مورد توجه قرار بدهید، اشاره میکنیم:
- شما مجبور نیستید با دوستانتان در مورد تروما صحبت کنید. ارتباط با دیگران، لزوماً به معنی صحبت کردن درباره واقعهای که برای شما رخ داده، نیست.
- در جمعی قرار بگیرید که میدانید شما را میپذیرند. نیازی نیست بعد از تروما، دوستان جدید پیدا کنید. ارتباط با دوستان قدیمی که شما را میشناسند و با روحیاتتان آشنایی دارند، سادهتر است.
- اگر به هر دلیلی نمیتوانید به دوستهای قدیمی خود دسترسی داشته باشید، راهی برای برقراری ارتباطات تازه پیدا کنید. شرکت در فعالیتهای اجتماعی، حضور در گروههایی که کمکهای داوطلبانه انجام میدهند یا شرکت در کلاسهای ورزشی میتواند برای شما ارتباطات تازهای بسازد.
- به انجمنهای نجاتیافتگان تروما بپیوندید. بعضی از مراکز روانشناسی، برای تعامل بیمارانی که تجربههای مشابه دارند، انجمنهایی تشکیل میدهند که این افراد بتوانند باهم صحبت کنند و تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند. اینکه افراد آسیب دیده بدانند کسانی هستند که تجربه مشابه دارند و درکشان میکنند، تسکینشان میدهد.
- در جمعی قرار بگیرید که شما را حمایت میکنند. شما مجبور نیستید در مورد تروما صحبت کنید، اما باید بتوانید احساساتتان را بروز بدهید و اگر لازم است حرفی بزنید، آن را با دوستانتان در میان بگذارید. اعضای دایره ارتباطات نزدیک شما نباید قضاوتتان کنند.
همیشه نیاز نیست که با یک گروه ارتباط برقرار کنید. گاهی اوقات فقط یک دوست که درکتان میکند، حرفهایتان را میشنود و علایق و افکار مشابه شما دارد، میتواند فرشته نجاتتان شود و شما را به دنیای روابط اجتماعی برگرداند.
تکنیکهای آرامش ذهن را یاد بگیرید
تروما معمولا با تجربه اضطراب شدید همراه است و فرد نمیتواند عامل ایجادکننده اضطراب را از بین ببرد. در چنین شرایطی، تکنیکهای آرام کردن ذهن به کار میآید و میتواند علائم ناشی از استرس را کاهش دهد. با استفاده از این تکنیکها شما به مرور زمان میتوانید کنترل ذهنتان را در دست بگیرید، بنابراین حتی اگر به صورت اتفاقی آنچه به شما آسیب زده را به یاد آوردید، توان مقابله با آن را خواهید داشت و مغموم نمیشوید. برای رسیدن به آرامش ذهن میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- آگاهانه نفس بکشید. تنفس آگاهانه یعنی دم بازدهم را در عمیقترین حالت ممکن انجام دهید، هنگام دم روی ورود هوا به ریههایتان متمرکز باشید و هنگام بازدهم هم فقط به خروج هوا از ریههایتان توجه کنید. باید سعی کنید ذهنتان منحرف نشود و فقط روی تنفس تمرکز داشته باشد.
- حسی که به شما آرامش میدهد را برای خود بازسازی کنید؛ تماشای منظره، استشمام بوی دلخواه، نوازش یک حیوان، در آغوش گرفتن یک عزیز یا هرچیزی که آرامش درونی شما را برانگیخته میکند میتواند تسکینی برای اضطراب شدید باشد.
- به خودتان فکر کنید و سعی کنید خودتان را بهتر بشناسید. افرادی که خودشان را می شناسند، هم میتوانند از موقعیتهای استرسزا دوری کنند و هم میدانند چطور میتوانند خودشان را آرام کنند.
- با احساساتتان نجنگید. به خودتان اجازه بدهید احساسی که اکنون دارید را تجربه کنید، حتی اگر این احساس غم، خسرت یا خشم است. هر حسی که در لحظه دارید را بپذیرید.
در بعضی از موارد درمانگر ممکن است بیمار را به دکتر روانپزشک ارجاع دهد تا از دارو درمانی در کنار تراپی استفاده شود.
از خودتان مراقبت کنید
تروما میتواند جسم را هم به اندازه روان ضعیف کند. پس عادتها و سبک زندگی سالم هم نکته مهمی است که هنگام درمان آسیب روانی باید به آن توجه داشته باشید. برای سبک زندگی سالم، عادتهایی که در ادامه توضیح میدهیم را به برنامه خود اضافه کنید:
به اندازه کافی بخوابید
بعد از یک تجربه تروماتیک، نگرانی و ترس ممکن است الگوی خواب شما را مختل کند. کم شدن کیفیت خواب، علائم تروما را تشدید و حفظ تعادل احساسی را سخت میکند. برای حل این مشکل، هر روز سر ساعت خاصی به رختخواب بروید و سر ساعت مشخصی هم از خواب بیدار شوید. سعی کنید که هر شب بین ۷ تا ۹ ساعت بخوابید.
از مشروبات الکلی و مواد مخدر دوری کنید
مصرف این مواد علائم تروما را تشدید میکند و باعث ایجاد احساس افسردگی، اضطراب و جدا ماندن از دیگران در بیمار میشود. از طرفی، روی آوردن به این عادتهای مخرب در دورانی که وضعیت روانی و احساسی شما در حالت تعادل قرار ندارد، ممکن است منجر به افراط در مصرف و اعتیاد شود.
رژیم غذایی سالمی داشته باشید
وعدههای غذایی سالم و متعادلی مصرف کنید که انرژی شما را حفظ میکند و تغییرات خلق و خو را به حداقل میرساند. از خوردن غذاهای شیرین و سرخ شده پرهیز کنید. چربیهای حاوی امگا ۳ همچون ماهی سالمون، گردو، دانه سویا و تخم کتان مصرف کنید و مصرف میوهها و سبزیجات را هم افزایش بدهید. مصرف آب را فراموش نکنید. هیدراته ماندن بدن، به بهبود وضعیت جسمی ناشی از آسیبی که به شما وارد شده، کمک میکند.
چه زمانی برای درمان تروما باید به متخصص مراجعه کرد؟
رهایی از علائم تروما و آسیبهای ناشی از آن، به زمان زیادی نیاز دارد. زمان بهبود برای هرکسی متفاوت است، اما اگر ماهها از واقعه گذشته باشد و همچنان بهبودی در علائم مشاهده نشود، برای درمانهای حرفهای اقدام کرد.
اگر علائم و نشانههایی که در ادامه نام میبریم را تجربه میکنید، با پزشک روانشناس مشورت داشته باشید:
- کاهش عملکرد در امور روزمره شامل زندگی شخصی و کاری
- اضطراب یا افسردگی بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشد (این اضطراب ممکن است علائم جسمی مانند تپش قلب، افزایش فشار خون یا انواع سردرد هم ایجاد کند)
- ناتوانی در برقراری ارتباط نزدیک با دیگران
- یادآوری مداوم خاطرات ناخوشایند و دیدن کابوسهای شبانه
- ناتوانی در مقابله با چیزهایی که خطر ندارند اما به واقعه تروماتیک زندگی مربوط هستند (مثلا اگر آن اتفاق در محل کار فرد رخ داده، او دیگر نمیتواند در آن محل حاضر شود)
- تجربه انزوای اجتماعی و احساسی
- روی آوردن به مصرف الکل و مواد مخدر برای حال بهتر و تسکین حال ناخوشایند ناشی از زخم روانی
پیدا کردن روان درمانگر مناسب در فرایند درمان، اهمیت بسیاری دارد؛ روانشناسی که انتخاب میکنید، باید در زمینه درمان تروما روحی، تخصص و تجربه داشته باشد. از طرفی، کیفیت رابطه با تراپیست و قابل اعتماد بودن او هم نکتهای است که باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر در جلسات تراپی، احساس امنیت نمیکنید یا فکر میکنید درمانگر نمیتواند آنطور که باید درکتان کند و به شما راهکار بدهد، حتماً به متخصص دیگری مراجعه کنید.
روان درمانگر میتواند نقش مهمی در زندگی شما ایفا کند؛ اگر نمیتوانید با یک درمانگر ارتباط برقرار کنید، صرفا بدین معنی نیست که او در کار خود مهارت ندارد یا مشکل شما آنقدر جدی است که تراپیست هم از پس کنترل آن بر نمیآید. تنها مشکل موجود این است که شما دو نفر به دلیل تفاوتهایی که دارید، نتوانستهاید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید و احتمالا با مراجعه به تراپیست دیگر، این مشکل حل خواهد شد. در مقاله تخصص روانشناسی چیست بیشتر به این موضوع پرداختهایم که حوزه وظایف درمانگر چه مواردی است.
روشهای درمان روانشناختی تروما
برای درمان ترومای روانی و احساسی، فرد باید احساسات ناخوشایند و خاطراتی که برای مدتهای مدیدی از آنها دوری کرده است را بازگو کند. با این کار فرد احساساتش را برونریزی میکند و بار روانیاش تا حد زیادی کمتر میشود. همچنین انرژی محصور حاصل از واکنش جنگ و گریز را تخلیه میکند و یاد میگیرد احساسات قدرتمندش را کنترل کند. بیمار در جلسات درمانی و با انجام تمرینات، دوباره میتواند به دیگران اعتماد کند و کمکم به روال عادی زندگی باز خواهد گشت.
متخصصین تروما از راههای مختلف برای درمان زخمهای روانی بیماران استفاده میکنند که در ادامه آنها را توضیح میدهیم.
تجربه سوماتیک | Somatic experiencing
در این روش درمانی، به جای افکار و خاطرات ناشی از واقعهی تروماتیک روی حسهای جسمانی تاکید میشود. با تمرکز کردن روی اتفاقی که برای بدن افتاده، فرد میتواند انرژی محصور شده ناشی از تروما را با لرزیدن، گریه کردن و سایر روشهای تخلیه فیزیکی، خالی کند.
درمان شناختی – رفتاری | Cognitive-behavioral therapy
این روش درمانی به فرد کمک میکند تا افکار و احساسات خود را در مورد تروما ارزیابی و پردازش کند. همچنین بیمار با شناخت تأثیری که احساسات ناشی از این اتفاق روی زندگیاش گذاشته، میتواند آنها را مدیریت کند.
روش حساسیت زدایی و پردازش دوباره حرکات چشم | Eye Movement Desensitization and Reprocessing
این روش که با مخفف EMDR هم شناخته میشود، یک شیوه درمان شناختی – رفتاری است که با حرکات چشم و دیگر انواع عوامل تحریک کننده ریتم دار ترکیب میشوند تا تأثیر خاطرات ناشی از تروما، کمتر شود.
چطور به فرد مبتلا به تروما کمک کنیم؟
اگر یکی از نزدیکانتان به هر دلیلی آسیب روانی شدیدی دیده و به روان زخم مبتلا شده است، بیش از هر زمان دیگری به حمایت شما برای بهبود حالش نیاز خواهد داشت. بهترین کار برای کمک به فرد آسیب دیده این است که در جلسات تعیین شده، به همراه او به تراپیست مراجعه کنید. روانشناس با دادههایی که از صحبت کردن با بیمار به دست آورده، میداند چه رفتارها و اقداماتی برای او کمککننده است؛ او این اقدامات را به شما آموزش میدهد و شما با انجام آنها، میتوانید از فردی که آسیب تروماتیک دیده، مراقبت کنید.
در ادامه به چند روش برای کمک به فردی که از نظر روانی آسیب شدیدی دیده، اشاره میکنیم:
- صبور باشید و او را درک کنید. همانطور که پیش از این گفتیم، بهبودی از تروما زمانبر است. در طی مراحل درمان صبور باشید.
- به خاطر داشته باشید که پاسخ هر کس به اتفاقات متفاوت است. واکنش فرد درگیر با تروما را با مسائل یا واکنش خود و دیگران به وقایع مقایسه نکنید.
- حمایتهای عملی را به فرد پیشنهاد دهید. این کار به فرد کمک میکند تا هر چه زودتر به حالت عادی خود برگردد. برای مثال در خریدهای روزانه و یا انجام دادن کارهای خانه به او کمک کنید و همیشه برای حرف زدن و گوش دادن به حرفهای او در دسترس باشید.
- اصرار نکنید که فرد با شما صحبت کند اما همیشه برای گوش دادن به حرفهای او آماده باشید. به او اطمینان خاطر دهید که همیشه برای شنیدن صحبتهای او حاضر هستید و هروقت دلش خواست میتواند درباره هرچیزی با شما صحبت کند.
- به فرد کمک کنید تا وارد اجتماع شود. او را تشویق کنید در فعالیتهای مختلف مانند ورزش، معاشرت با دوستان و سایر کارهایی که میدانید به آنها علاقه دارد، مشارکت داشته باشد. حتی خودتان هم میتوانید در این فعالیتهای اجتماعی با او همراه شوید.
- علائم تروما را به خود نگیرید. فرد درگیر با روان زخم، ممکن است عصبانی و تحریک پذیر باشد یا از دیگران دوری کند. به یاد داشته باشید که این حالتها نتیجه آسیب روانی او است و به شما، رابطهای که با او دارید و احساس واقعی که نسبت به شما دارد، مرتبط نیست.
اگر فردی که از او مراقبت میکنید، یک کودک است، باید با احتیاط بیشتری با او رفتار کنید. حتما در زمینه مراقبت روانی از کودک با روانشناس مشورت کنید و به رفتارتان دقت داشته باشید. شما باید به کودک اطمینان خاطر بدهید که احساس ترس یا ناراحتی بسیار طبیعی است، اما شما در کنار هستید و هیچوقت تنهایش نمیگذارید. کودک ممکن است برای پیدا کردن سرنخهایی در مورد چگونگی پاسخ به آسیبی که دیده، به شما نگاه کند، بنابراین اجازه دهید که او دریابد که شما با علائمی که نشان میدهد، به شیوه مثبتی برخورد میکنید.
تروما اختلالی طبیعی است!
آسیب دیدن از نظر روانی یک امر طبیعی است که متاسفانه در جامعه امروز برای بسیاری از افراد اتفاق میافتد. در این مقاله از دکتر دکتر به جواب سوال معنی تروما چیست ، رسیدیم. اگر دچار این آسیب شدید، نیازی نیست آن را پنهان کنید یا از اجتماع دور شوید.
تروما روانی یا روان زخم هم شبیه به ترومای جسمی است، اگر به آن رسیدگی کنید، مراقبش باشید و اقدامات لازم را برای درمانش انجام بدهید، بعد از مدتی بهبود پیدا میکند. اگر رهایش کنید یا آن را نادیده بگیرید، مثل یک زخم جسمی عفونت میکند، زندگی حال و آیندهتان را تحت تاثیر قرار میدهد و درمان آن هم سختتر میشود. پس بهتر است بعد از اینکه برای واقعه پیش آمده سوگواری کردید، با دریافت نوبت دهی آنلاین دکتردکتر با پزشک یا متخصصان یک مرکز درمانی معتبر مانند بیمارستان دل آرام سینا ملاقات کنید و اقدامات لازم را برای کنار آمدن با این مسئله و برگشتن به زندگی عادی انجام بدهید. در بخش کامنت، سوالهایتان را مطرح کنید. مشتاقانه پاسخگوی شما هستیم.
منبع:
helpguide.org
سوالات متداول تروما
1-درمان تروما روانی چیست؟
داشتن رژیم غذایی سالم، انجام تمرینات تنفسی، دوری از الکل و تمرینات ذهن آگاهی از روشهای درمان تروما روانی است.
2-تروما چیست؟
تروما هنگامی اتفاق میافتد که فرد یک حادثه بسیار ترسناک یا استرسزا را تجربه کند که نمیتواند با آن کنار بیاید.
3-تفاوت تروما روانی و جسمی چیست؟
شوک، بیپناهی، عدم تمرکز، احساس غم و احساس گناه از علائم تروما روانی است. از علائم تروما جسمی میتوان به سردرد، بیخوابی، درد فیزیکی، کابوس شبانه و خستگی شدید اشاره کرد.
4-تمرینات آرامسازی تروما چیست؟
مدیتیشن، یوگا و تمرینات تنفس عمیق از تمرینات آرام سازی تروما است.
5-نشانههای تروما چیست؟
شوک، انکار، بی اعتقادی، احساس گناه، شرم و خود سرزنشگری، خشم، تحریک پذیری و تغییرات خلق و خو، احساس غم یا بی پناهی و اضطراب و ترس از نشانههای تروما است.
من وقتی بیست سالم بود یه روز بابام با داداشم دعوا می کرد و بابام نشسته بود روی سینه ی داداشم داشت خفه ش می کرد من رفتم جلو و دست بابام رو می کشیدم تا داداشمو ول کنه به هر جون کندنی بود داداشم رو از چنگ بابم خلاص کردم ولی بابام رفت توی اشپزخونه و یه کارت بزرگ رو برداشت و به سمت من حمله کرد من خیلی ترسیده بودم اون موقع حامله هم بودم و هی می دویدم و بابام هم با اون کارد بزرگ دنبالم می کرد یه دفعه خودمو انداختم توی یه اتاق و در رو از تو قفل کردم ولی بابام نیم ساعت پشت در هوار می کشید و با مشت و لگد در رو می کوبید من تا حد مرگ ترسیده بودم. بعد نیم ساعت بابام کمی اروم شد و رفت. ولی از اونموقع من از هر نوع چاقو وکاردی می ترسم حتی اگر چاقوی غذا خوری رو یه جایی ببینم دست و پام می لرزه و ترس عجیبی از چاقو و کارد دارم.
دقیقا همین داستان رو توی فیلمی دیده بودم
سلام عزیزم
این حالت در واقع اضطراب پس از حادثه هست
بهتر است به مشاوره روانشناس مراجعه کنید
مرکز بهداشت محل سکونتتون احتمالا کارشناس روانشناس دارن و میتونن بهتونکمک کنند
اگر استرس و لرز زیاد هست به متخصص روانپزشکی مراجعه کنید
پارتنر من من چندین بار توی روابط احساسی قبلیش ترک شده و خیانت دیده از رابطه و هر مسئله ی عاطفی فرار میکنه نمیتونه احساساتش رو بروز بده از رابطه فرار میکنه برای حل این تروما باید چیکار کرد؟
سلام
باید مشاوره انجام شه
به متخصص روانپزشکی مراجعه کنید
شاید نیاز به روان درمانی و کنار اون دارو باشه
سلام
چقدر این اطلاعات واقعیتی و مفید و آگاهی بخش هستند.
افرادی هر چند معدود در جامعه هستند که فرد دیگری رو مورد بدرفتاری و حتی خشونت کلامی و حتی بدنی قرار می دهند تا آشغال های خود را بر روی دیگران خالی کنند. من گرفتار همچین فردی در محل کارم شده ام و روزهای بسیار سخت، همانطور که در این مقاله راهنما آمده است و در عین حال دچار اغلب این علائم شده ام.
بسیار ممنونم برای من کمک کننده و لااقل راهنما کننده بود.
سلام خسته نباشید من در کودکی مورد آزار اذیت یا به گونه ای تجاوز لمسی قرار گرفتم و چون کودک بودم چیزی در این مورد نمیدوستنم و از اون فرد دوری میکردم اما اون فرد هی بهم نزدیک میشد متاسفانه به خاطر این که کودک بودم و دانشی در این زمینه نداشتم پیش کسی بازگوش نکردم بزرگتر که شدم دیگه برای بازگوش دیر شده بود و ممکن بود مشکلات جدی تری به وجود بیاره و از طرفی از اون موقع به بعد خیلی به کسی احساساتم بروز نمی دهم و از لمس شدن دوستاته مثل دست گرفتن و بغل کردن و بوسیدن هم خوشم نمی یاد سخت اعتماد میکنم و همیشه رفتار و حرکات مردم را آنالیز میکنم خیلی وقت بود اون شخص متجاوز ندیدم تا اینکه دوباره دیدمش دفعه اول حس استرس شدید و ناامنی داشتم دفعه بعد خشم نفرت و کینه که همیچن بلایی سر یه بچه آورده وقتی بچه بودم هرروز این موضوع تو ذهنم می یومد و اذیتم میکرد و گریه میکردم خدا میدونه چقدر با چشمان خیس سر به بالش میزاشتم حتی الانم گاهی بهش فکرر میکنم و این افکار داغونم میکنه قلبم به درد می یاره احساس خفگی بهم میده و مثل یه مشغله ذهنی تو زندگیمه دفعه بعد دلم میخواست با مشت بزنم تو دهنش من با همچین مرد گوهی نسب خانوادگی دارم با اون شخص صحبت نمیکنم سمتش نمیرم حرف نمیزم نزدیکش نمیشم تا بتونم ازش دوری میکنم چون حالم بهم میخوره از دیدنش
سلام من همسرم دچار تروما شدید و افسردگی شدید هستند که از کودکیشون میاد نیاز به دکتری دارم که اطلاعات کامل درمورد مریضی تروما داشته باشند و بتونن به همسرم کمک کنند شما کدوم از دکترهای عزیز رو بهم میتونید معرفی کنید که روش درمان تروما رو هم بلد باشند.
من به دلیل جدایی از فرزندم در سه سالگی اون دچار افسردگی شدم و همون علائم تروما رو دارم، دارو مصرف نمیکنم چون بشدت خواب اور هستن،همیشه با وجود پارتنر که دارم احساس تنهایی میکنم و احساس پوچی و ترس دارم از همه و با آدم ها ارتباطم رو کم کردم،وقتی سر کار هستم فقط یادم میره،دنبال فراموشی خاطرات هستم ولی نمیشه، و بشدت پرخاشگر شدم و غیرقابل کنترل
سلام عزیزم، همه داروها خواب آور نیستن، اتفاقا بعضی ها خواب و اشتها رو کم میکنن
اگر امکان ویزیت حضوری ندارید، میتوانید از مشاوره تلفنی با روانپزشک استفاده کنید.
سلام خانم دکتر
من به دلیل ترومایی که از ۷ ماه پیش اتفاق افتاد برام و طی این ۷ ماه با من بود حتی بیشتر هم شد و اوج گرفت و من رو عذاب میداد به روانپزشک مراجعه کردم ولی متاسفانه ایشون فقط یک مشت قرص برای من تجویز کردن من شاغلم نمیتونم اینهمه قرص بخورم و از همه مهمتر با توجه به شناختی که از خودم دارم و موضوعی که باعث ترومای من شده پس از بهبودی موقتی ای که این دارو ها برای من بوجود خوهند آورد و به تبعش کم کردن و قطع کردنشون توسط روانپزشک دوباره عذابا و استرسا و پانیکام میاد سراغم بنظر شما بهترین راه درمان چی میتونه باشه
سلام
اصلا نگران قطع دارو نباشین، چون تدریجی قطع میشه و احتمال عود علایم کمه
کنارش میتونین روان درمانی هم انجام بدین
سلام من چندین ساله که تمام این ویژگیهای تروما رو دارم بخاطر تجاوز جنسی که وقتی۱۹سالم بود اینجور شدم
یه مدت حالم خوب میشه مثلا یکی دوروز ولی باز بهم میریزم وقتی یادم میاد اون لحظه رو
سلام
باید دارو زیر نظر روانپزشکتجویز شه و همچنین مشاوره بشین
اگر امکان ویزیت حضوری ندارید، میتوانید از مشاوره تلفنی با روانپزشک استفاده کنید.